جویندگان عاطفه به دنبال یک آشنا |
|||
چهار شنبه 7 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 6:49 قبل از ظهر :: نويسنده : مينا
مادرم طاهره كجاست؟ فقط مي دانم نام مادرم طاهره است. اين تنها نشاني من ازمادرم است. در سال ۱۳۳۸ درحاليكه ۶ ماه بيشتر نداشتم پدر ومادرم از هم جدا شدند. پدرم اسماعيل پس از جدايي از مادرم طاهره مرا كه ناصر نام داشتم نزد خود نگه داشت تا وقتي ديپلم گرفتم نمي دانستم نامادري ام ، مادرم نيست اما سرانجام متوجه اين حقيقت شدم. هرچه از پدرم تقاضا كردم، اطلاعاتي ازمادرم دراختيارم قرار دهد، تنها به سكوت اكتفا كرد. روزها، ماهها وسالهاي زيادي به صفحه شناسنامه ام خيره شده ام . ناصر متولد ۳۱ شهريور سال ۱۳۳۸ ، نام پدر اسماعيل ـ نام مادر طاهره. براي يافتن مادرم به هر دري زدم، فقط يكي از دوستان پدرم به من گفت: مادرت ترك زبان بود. مهريا آبان سال ۱۳۳۸ از پدرت جدا شد .در خيابان اسكندري زندگي مي كردند. مدتي در خيابان اسكندري به دنبال مادرم گشتم. اميدوار بودم از همسايگان قديم كسي مادرم را بشناسد. اما افسوس كه به هردري زدم بن بست بود. دست تقدير مرا به خارج از كشور كشاند. تحصيلات عاليه ام را در يكي از كشورهاي خارجه به اتمام رساندم واكنون زندگي خوبي دارم ولي هنوز كه هنوز به مادرم فكر مي كنم. مادري كه روشني لحظات تنهايي ام است
اسم من سامان است ساعت ۱۸ روز ۳۰ مهرماه سال ۸۰ مأموران كلانتري ۱۱۳ پسرسه ساله اي را يافتند كه در منطقه بازار رها شده بود. اين پسرك درحاليكه شلوار لي سرهمي و بلوز زمستاني گلدار و كفش اسپرت دوچسبه پوشيده بود، به مأموران گفت: اسم من سامان است و فاميلم موسوي است. اين پسرك از وقتي كه به شيرخوارگاه سپرده شده، هيچ اطلاعات ديگري در مورد اقوامش يا پدرومادرش ندارد. حالا او در عالم كودكي و تنهايي اش چشم انتظار روزي است كه آغوش پرمهر پدر و مادر را تجربه كند.سامان اگر چه هيچ كس را به ياد نمي آورد اما در فكر خانه اي است كه به آن برگردد
.
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها تبادل لینک هوشمند نويسندگان |
|||
|